دانه های قهوه
جوانی نزد استاد خود رفت و از مشکلات زندگی خود برای او گفت. اینکه از جنگ با مشکلاتش خسته شده. استاد او را به آشپزخانه برد و بدون آنکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت تا بجوشد. توی اولی هویج گذاشت در دومی تخم مرغ و در سومی دانه های قهوه ریخت.
بعد از بیست دقیقه که آنها کاملا جوشیده بودند گاز را خاموش کرد و هویج و تخم مرغ را در ظرفی گذاشت و قهوه را هم در لیوانی ریخت و جلوی شاگردش گذاشت. سپس از او پرسید چه میبینی؟
هویج که در ابتدا بسیار محکم به نظر میرسید وقتی در آب جوش قرار گرفت نرم شد.
تخم مرغ که شکننده به نظر میرسید سفت شد…
پس آب بر هویج و تخم مرغ اثر گذاشت…
اما دانه های قهوه وقتی در آب جوش قرار گرفتند آب را تغییر دادند!
حال وقتی شرایط سختی پیش می آید تو مثل کدام عمل میکنی؟
سعی کن مثل قهوه باشی که آب را تغییر داد و به آن طعم بوی دلپذیری داد. اگر مثل قهوه باشی میتوانی شرایط را به نفع خودت تغییر دهی!